اين و حس مي كني يا نه؟
در و ديوار و سياهي
غروب و غم يه غربت
بي طلوع آشنايي؛
اين و حس مي كني يا نه؟
مي دوني دلم گرفته؟
مي دوني يا كه هنوزم،
يه خزون جات و گرفته؛
اين و حس مي كني يا نه؟
اشك هاي رو گونه هام و
دستاي سرد زمستون؛
حس بكن دلتنگي هام و
اين و حس مي كني يا نه؟
رنگ زرد صورتم رو
چشمهاي خشكيده ي من
رو تن شقايقها رو
اين و حس مي كني يا نه؟
باتو ام، عمر گذشته؛
باتو ام، اي آتشين عشق؛
تو ببين كه چي گذشته...